نویسنده: دکتر جمیله علمالهدی
واژگان متنوعی در قرآن نظیر سیر، کدح، هجرت، رجعت، اتیان، صیرورت تبیین مفهوم حرکت انسان را برعهده دارند.
برخی از آنها مثل واژهی «سیر» (1) ناظر به جابهجایی و حرکت مکانی است و برخی نظیر صیرورت ناظر به حرکت استکمالی ذاتی است؛ چنان که در آیات «وَلِلّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ» (مائده: 18)، «خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ» (تغابن: 3)، «…قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ» (بقره: 285)، منظور از صیرورت صرفاً جابهجایی در مکان و زمان نیست؛ همچنین صیرورت نمیتواند به حرکت رشدی موجودات تفسیر شود؛ چنان که واژههایی همچون نبت، خلق و… در قرآن متکفل حرکت رشدی آنهاست. صیرورت متضمن معنایی از حرکت استکمالی وجود است؛ (2) از این جهت، در میان تعبیرات قرآنی ناظر به حرکت، از موقعیت خاصی برخوردار است. واژهی «هجرت» با توجه به تعبیر «… وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدثر: 5)، به تحول باطنی اشاره دارد. ولی احتمالاً نسبت به صیرورت از معانی محدودتری برخوردار باشد.